نقش وجایگاه حقوق شهروندی درتحکیم مبانی همدلی وهمزبانی بین دولت ومردم


چکیده: حقوق شهروندی هدیه الهی و جزو حقوق ذاتی و فطری انسان هاست.رعایت حقوق شهروندی مردم توسط دولت موجب اعتلای همدلی وهمزباتی متقابل بین دولت ومردم میشود. همدلی و همزبانی میان دولت و ملت که به عنوان شعار سال 94 از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است می تواند ظرفیتی عظیم برای شناسایی حقوق متقابل ملت و دولت از منابع دینی و حقوقی را فراهم کند.ظرفیتی که از سویی می تواند حقوق این دو نهاد ملی را بشناساند و از سویی دیگر همدلی و هم زبانی میان آنان را توسعه بخشد زیرا همدلی زمانی است که یک فرد حقیقی یا حقوقی به این باور رسیده باشد که دیگری حقوقی را از او از بین نبرده و تلاش دارد او را به تمامی حقوق خویش برساند و هم زبانی نیز زمانی خواهد بود که با حقوق طرف مقابل خویش آشنا شده و همانگونه که در کسب حقوق خود تلاش می کند در هم زبانی با او برای احقاق حق گام بردارد.این نوشته نیز بر همین اساس تدوین شده و امیدوار است گام کوچک برای شناسایی این ظرفیت عظیم بردارد. ظرفیتی که می تواند نسبتی میان حقوق شهروندی و مسئولان شهری ایجاد کند. تلاشی که حاصل آن شهری پویاتر، انسان هایی والاتر و مسئولینی خادم تر خواهد داشت که به اجمال در چندبخش به آن خواهیم پرداخت.


واژگان کلیدی:

حقوق، حقوق شهروندی،دولت، ملت،همدلی،همزبانی


مقدمه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، صیانت از حقوق شهروندی از مهمترین اموری است که در کشور به آن توجه لازم شده و این امر در اصل3 (بندهای 3،7،8،14) و اصول 15،19،20،21 و 41،46 و 47 قانون اساسی منعکس میباشد. مصوبات متعدد شورای عالی فرهنگی و مجلس شورای اسلامی از جمله مصوبات جلسات 566 و 589 شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبه 427 شورای فرهنگ عمومی و بیانات و منویات مقام معظم رهبری در خصوص صیانت از حقوق شهروندی و حمایت از حریم امنیت عمومی در کشور، اهمیت و جایگاه این حقوق در برنامه ها و اهداف نظام می باشد.
اخیرا مقام معظم رهبری سال 1394 را بنام سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی نام نهاده اند. با نگرش در عنوان سال 1394 به نکات قابل تاملی پی می بریم که لزوم رعایت حقوق شهروندی از طرف کلیه عناصر دولت و مردم را در امورات جاری کشور طلب می کند. طرح شعار سال که بعنوان یک راهبرد سالانه بوسیله رهبر معظم انقلاب اسلامی تعیین می شود عمر شانزده ساله خود را در حالی طی کرد که خلاصه و فشرده تمام عناوین سالهای گذشته را در سال 94 با عنوان ((دولت و ملت، همدلی و همزبانی)) بهمراه داشت. لذا ضرورت دارد تا در تحلیل این عنوان به چرایی و چگونگی و پیامد آن بیشتر اعتنا گردد تا زمینه های تعامل و گفتگو و همراهی با درنظر داشتن مولفه های وحدت افرین و همدلی ایجاد کردن برای دستیابی به منافع ملی مهیا گردد.
بدیهی است بدلیل ماهیت عموما فرهنگی صیانت از حقوق شهروندی، جهت رسیدن به آرمانها و ایده آل های شعار دولت و ملت،همدلی و همزبانی، ارتقاء شناخت و اگاهی نسبت به حقوق و تکالیف متقابل دولت و مردم پایه و اساس کار است و لذا مجریان قانون باید کسانی باشند که خود عامل قانون بوده و بعنوان خدمتگزاران به مردم، خادم واقعی و دلسوز انها باشند. بنابراین حفظ و حراست از حقوق و کرامت شهروندان از وظایف اصلی حکومت و دستگاههای تابعه است. در همین راستا مردم به عنوان مهمترین رکن جامعه بایستی جهت اجرای بهتر برنامه های دولت و نظام، خود را خود را بعنوان شهروندی از جامعه در قبال کلیه مسائل و برنامه های کشور سهیم دانسته و با همدلی و همزبانی نسبت به اجرای بهتر برنامه ها و پیشرفت کشور کوشا باشند.برای درک بهتر نسبت به اهمیت وجایگاه همدلی و هم زبانی در نزد دولت و مردم در نگاهی کوتاه به تاریخچه و تعاریف حقوق شهروندی در جهان غرب، حقوق اسلام حقوق ایران و نقش همدلی و هم زبانی در شکل گیری و تداوم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می پردازیم.




فصل اول:کلیات بخش اول
: تعاریف حقوق شهروندی:
حقوق از نظر لغوی جمع حق است و آن اختیارات، توانایی ها و قابلیت هایی است که به موجب قانون، شرع، عرف و قراردادی برای انسانها لحاظ شده است و در اصطلاح، اصول، قواعد و مقرراتی است که روابط انسانها را با هم در حقوق خصوصی و روابط فرمانروایان و فرمانبران را در حقوق عمومی و اساسی تنظیم می کند. در واقع مجموعه حقوقی است که افراد به اعتبار موقعیت شهروندی خود دارا می شوند و نیز اطلاقی عام است بر مجموعه امتیازات مربوط به شهروندان و نیز مجموعه قواعدی که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت می کند. دارنده این حقوق یعنی شهروند ،به تک تک افرادی که در جامعه زندگی می کنند، اطلاق می شود، فراتر از مفهومی تحت عنوان تابعیت، بدون اعتنای به سلسله مراتب، موقعیت هایی متمایز برای افراد، وجود شرایطی برای به رسمیت شناخته شدن حاکمانی خاص و حکومت شوندگان خاص و در مقابل مبتنی بر رابطه ای چند سویه بین دولت، جامعه و شهروندان و وجود یک اخلاق مشارکت و موقعیتی فعالانه.به عبارتی دیگر مجموعه حقوق و امتیازاتی که به شهروندان یک کشور با لحاظ کردن دو اصل کرامت انسانی و منع تبعیض. برای فراهم سازی زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی شهروندان در نظام حقوقی هر کشور تعلق می گیرد، حقوق شهروندی نام دارد.شهروند به کسی اطلاق می شود که تحت الحمایه حکومتی باشد و قوانین و مقررات آن حکومت را به رسمیت بشناسد و جزء جامعه ای محسوب گردد که دولت تمام امتیازات و حقوق آن جامعه را به تمام معنی قبول داشته باشد و در واقع دولت بخشی از آن جامعه به حساب آید. ((حقوق شهروندی)) مجموعه حقوقی است مانند: حقوق اساسی، حق استخدام شدن، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، حق گواهی دادن درمراجع رسمی، حق داوری و مصدق واقع شدن: بنابراین واژه مذکور از حقوق سیاسی است.
بنابراین تعریف ((حقوق شهروندی)) یک مفهوم نسبتا وسیعی است که شامل حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فردی و اموری که دارای صبغه سیاسی نیستند، می باشد. اصولا ((حقوق شهروندی)) را می توان مجموعه قواعدی که بر روابط اشخاص در جامعه حکومت می کند تعریف نمود.
حقوق شهروندی ناظر به حقوق فطری انسان بوده و سلب ناشدنی، غیر قابل تخلف و ازلی و ابدی است. لذا در تعریف حقوق شهروندی پارامتر های ذیل را می توان در نظر گرفت:
1- چیزی است که فرد با داشتن تکلیف در قبال دیگری مستحق برخورداری از آن است.
2- شخص بخاطر مصونیت از قانون مستحق آن است.
3- امتیازی است که انسان در زندگی اجتماعی دارد.
4- قدرتی است با هدف ایجاد رابطه حقوقی
در یک عبارت کلی می توان چنین تعریفی را برای ماهیت حقوق شهروندی ارائه داد گرچه واضح و مبرهن است که این تعریف جامع و کامل نیست.
((شهروندی موقعیتی است اجتماعی و انسانی که افراد جامعه با برخورداری از حقوق و پزیرش تکالیف در قبال حکومت انتظارات متقابلی را از دولت برای احقای حقوق خود بویژه در بعد خدمات دارند.))
بخش دوم:
تاریخچه حقوق شهروندی:
شهروند، مرکب از دو کلمه شهر بمعنای جامعه انسانی و وند بمعنای عضو وابسته به این جامعه است. مفهوم شهروند را می توان از حیث دیرینگی به یونان باستان نسبت داد. این مفهوم به کسانی که در دولت شهریونان سکونت داشته ودارای حقوق سیاسی ممتازوخاصی بودنداطلاق می گردید . البته صرف سکونت افراد در شهر، آنها را از اختیار شهروندی که در واقع حق مشارکت در اداره عمومی ودخالت در حوزه سیاسی عمومی بود برخوردار نمی نمود . حق بهره مندی از این امتیاز به کسب برخی فضایل خاص در انسانها برمی گشت و کسانی که در کسب و تحصیل فضایل موفق نبوده و دارای فضیلت سیاسی نمی شدند از این حق محروم بودندومزایای قانونی همچون حق تساوی دربرابرقانون،حق مالکیت حق قضاوت وآزادی بیان تنها به مردان آزادکه تعدادشان تقریبایک هفتم جمعیت کشوریونان یوداختصاص داشت ودیگران تنهادرسایه حمایت آنهاحق اقامه دعواراداشتند.
اولین فیلسوف و متفکر سیاسی که به مفهوم شهروند در تئوریهای سیاسی پرداخته است افلاطون بود . افلاطون در کتاب جمهوری که در آن مدل مدینه فاضله را به خواننده معرفی کرد شهروندان را یکی از محورهای اصلی تاسیس دولت و حکومت مطلوب قرار می دهد. ارسطو نیز به بحث در زمینه شهروندی می پردازد و شهروند را کسی می داند که در حکمرانی و فرمانبرداری سهیم باشد. او معتقد است که یک شهروند خوب باید بداند که چگونه همچون یک آزادمند حکمرانی و چگونه همانند آزادمرد فرمانبرداری کند. مطابق این استدلال فرد با ترک زندگی خصوصی وارد دنیای سیاست می شود.
مفهوم شهروند و شهروندی به گونه ی قابل ملاحظه ای در طول دوهزار و پانصد سال گذشته دچار نوسان بوده است و نقاط عطف آن آتن سده ی چهارم، دوره رنسانس و انقلاب فرانسه می باشد که موضوع شهروندی بطور برجسته ای مورد توجه واقع شد که شرح این دوران ها از این مقال خارج است.
آنچه مسلم است به صرف جمع شدن افراد در مکانی خاص و تشکیل اجتماع انسانی : شهروند بوجود نمی آید. بعبارت دیگر اجتماع انسانی شرط لازم شهروندی محسوب می شود ولی شرط کافی نیست. افراد زمانی لقب شهروندی را به خود می گیرند که حقوق و تکالیف خود را بشناسند و به آن عمل کنند و آنگاه است که مدینه تشکیل می شود و شهروند معنا و مفهوم پیدا کرده وتمام شهروندان باهمدلی وهمزبانی برای رسیدن به نقطه اوج تلاش خواهندکرد. بخش سوم:
جایگاه حقوق شهروندی از دیدگاه اسلام:
حقوق شهروندی از جمله دستاوردهای مثبت بشری است که در بسیاری از موارد مورد تایید دین مبین اسلام نیز می باشد. حقوقی از جمله حق حیات، حق آزادی بیان و انتقاد، حق تعیین سرنوشت، حق امنیت، حق برابری و عدم تبعیض و... همگی مورد تایید و تاکید اسلام هستند و حتی آیات صریحی نیز در خصوص آنها وجود دارد که به نمونه ای از آنها اشاره می شود:
1- حق حیات
الف) و اذ اخذنا میثاقکم لاتسفکون دماءکم و لاتخرجون. ..( و چون از شما پیمان محکم گرفتیم که خون همدیگر را مریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید.)
ب) من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل اانای جمیعا ( هر کس دیگری را جز برای قصاص یا مبارزه با فسادگری بکشد گویا همه مردم را کشته است.)
2- حق آزادی(آزادی بیان، دین و سایر آزادی های مشروع)
الف) و لاتجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن ( با اهل کتاب جز با شیوه ای که نیکوتر است مجادله نکنید.)
ب) لا اکراه فی الدین قد تبیین الرشد من الغی... ( در قبول دین اکراهی نیست، راه درست از راه انحرافی روشن است.)
3- حق امنیت:
یا ایها الذین امنوا لا تدخلو بیوتا غیر بیوتکم... ای اهل ایمان هرگز به هیچ خانه ای مگر خانه های خودتان تا با صاحبانش انس(اجازه) ندارید وارد نشوید و چون رخصت یافتید و داخل شدید نخست به اهل آن خانه تحیت و سلام کنید که این برای شما بهتر است، باشد که متذکر شوید تا اجازه یابید و آنگاه درآیید و چون به خانه ای در آمدید و گفتند زود باز گردید که این برای تنزیه شما بهتر است و خداوند به هرچه می کنید داناست.
4- حق برابری و عدم تبعیض
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم و... (ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را بصورت جماعت ها و قبیله ها قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید همانا گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست خدا دانا و آگاه است ((تشخیص اینکه چه کسی باتقوا تر است فقط با خداست نه با خلق خدا))
بخش چهارم:
مبنای پیدایش هم دلی و هم زبانی و نقش آن در شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران:
مبنای پیدایش انقلاب اسلامی با راهبرد مدبرانه امام خمینی (ره) در حالی تدوین یافت که تفرق گروه ها و احزاب و افراد مخالف رژیم پهلوی بهترین زمینه را برای پیشبرد برنامه های حکومتی رقم می زند. ناهماهنگی فکری و شیوه مبارزاتی گروه های سیاسی و نظامی هم مردم را از مبارزه نا امید و دور می کرد ، هم فرصت خوبی برای سرکوبها توسط ساواک مهیا شده بود تا اینکه امام خمینی رسما سکان حدایت مبارزات ضد حکومتی را در دهه 40 بدست گرفتند. از همان ابتدا محور مدیریت انسجام انقلابیون و ایجاد تشکل فراگیر و هماهنگ برای مبارزه وایجاد الفت و محبت و برقراری ارتباط مبارزین حول محور اسلام راستین و مبارز بود، سالها تلاش کرد تا همدلی را رقم بزند و به طبع آن همزبانی برای بیان هماهنگ شعارهای استقلال، آزادی ،جمهوری اسلامی را شکل بخشید، مبارزین هم همدلی را با خون خود نوشتند «تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست » وبه این ترتیب فرایند همدلی ایجاد شد تا فریادهمزبانی در حکومت جاری شده و اساس حکومت پهلوی را براندازد. همین ویژگی بود که در خط امام (ره) استمرار یافت و هویت انقلاب اسلامی و ضمانت شعار هایش شد . همدلی و همزبانی بود که بسیجی و پاسدار و ارتشی از هر صنف و طایفه و زبان و دین را یک صف واحد به دفاع از اساس نظام اسلامی کشاند . تا این آهنگ بر قلوب انقلابیون حاکم بود کسی جسارت طرح شعار های انحرافی همچون (نه غزه نه لبنان) و بر علم کردن ایرانیت بر اسلامیت را نداشت همدلی و همزبانی بود که ملت ایران را برای دفاع از حقوق شهر وندی و سایر حقوق اساسی خویش در یوم الله 9 دی ماه سال 88 به خیابان ها ریخت تا یک بار دیگر به جهانیان ثابت نماید که حقوق ما قابل معاوضه با هیچ چیز دیگری نیست . مردم در 9 دی این نکنه را به اثبات رساندند که رابطه بین مردم و دولت،زبان واحدیک کشورنیست بلکه رابطه بین دولت و مردم یک رابطه دلی و عاطفی است و این بزرگترین ظرفیت و فرصت برای یک کشور است تا بتواند با استفاده از تمام امکانات وظرفیتهای مادی و معنوی جامعه، راه پیشرفت را برای رسیدن به قله های افتخار بپیماید.




فصل دوم: ویژگیهاواهداف حقوق شهروندی بخش اول: ویژگی های حقوق شهروندی:
1- جهانی است: زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر انسانی در هر کجا که باشد و از هر نژاد، زبان، جنس، یا دین، مستحق آن است.
2- غیر قابل انتقال است و از بشر قابل انفکاک نیست : چراکه بدون آن نمی توان فرد را بشر نامید.
3- تقسیم پذیر نیست.
4- عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگر ومتمم و مکمل هم هستند.
5- هدیه ای الهی است و هیچ مقام بشری این حقوق را اعطا نمی کند.
6- حقوق ذاتی و فطری انسان است و از آن به صفات شخصیتی بشر تعبیر نمی شود و به هیچ قراردادی وابسته نیست.
بخش دوم: اهداف حقوق شهروندی:
هدف کلان: هدف کلان، تامین سعادت شهروندان و مدیران شهری از طریق ایجاد محیط شهری مناسب، برخوردار، هدفمند و یکپارچه و برپاشده بر اساس قوانین الهی می باشد.

سایراهداف:
1- بسط و گسترش توانایهای شهروندان و ایجاد فرصت برابر برای تمامی اعضای جامعه.
2- تقویت حس تعلق اجتماعی برای شهروندان با ایجاد حس هم دلی و هم زبانی.
3- تقویت حس اعتماد به نظام مدیریت شهری.
4- ایجاد عدالت در برخورداری از فرصتها و امکانات صرف نظر از نژاد، زبان، دین و مذهب.
5- ساماندهی و یکپارچه سازی امور شهروندان.
6- شناسایی و سنجش شاخص های مرتبط با شهروندی.
7- بهبود و ارتقای شاخص های مثبت شهروندی.
8- توسعه و تعمیم دانشها، نگرشها و مهارت های مثبت و سازنده شهروندان.
9- تقویت ساختار شهروندی از طریق استقرار نظام حقوق، تکالیف بین شهروندان و مدیران شهری.
10- مشارکت جویی و افزایش میزان اثرگزاری شهرونداندر بهبود امور شهر.
11- تقویت بینش زندگی جمعی و احترام به نیازهای جمعی در مقابل فرد گرایی.
12- بسترسازی تعاملات هدفمند اجتماعی بمنظور تثبیت حاکمیت.
و حال بپردازیم به اینکه چرا بعد از 37سال عمر با برکت انقلاب اسلامی ضرورت پیش آمد تا امام خامنه ای از تعیین شعارهای اقتصادی اجتماعی وسیاسی به موضوع مهم همدلی و همزبانی بپردازد و این یعنی:آغازی دیگر در محیطی صمیمانه برای بازیابی حرکت انقلاب اسلامی در مدار اعتماد و حصول اطمینان مردم.یعنی آغاز روزگار خوش در همدلی دولت باملت و ملت با دولت و پذیرفتن این نکته که دولت کارگزار ملت است و ملت کارفرمای دولت.یعنی آغازی برای تقویت بنیانهای عمیق احساسات، باورها، تمایلات و انگیزه ها و نمودی از غوغای درونمان و روایتی از گونه های مکتوب و مکنون قلبی ما که در قالب کردارها و گفتارهایمان غنیمت می بخشد.یعنی آغازی عملگرایانه و راهبردی از وحدت رویه و پایداری برای تداوم حرکت انقلابی بمنظور تحقق آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی و امام راحلمان.یعنی آغازی برای حذف و طرد و دور کردن افراطی های مسئله ساز و بحران آفرین سالهای 78و88 از بدنه حاکمیت و استقرار مشارکت آمیز همه دلسوزان و پاکباختگان به اسلام و امام و رهبری در سکان مدیریتی بمنظور سالم سازی و در آوردن چشم نفاق و فتنه و طمع از فضای سیاسی و فکری انقلاب اسلامی با هر گرایش جناحی.

فصل سوم:
ارکان وشرایط دستیابی به حقوق شهروندی مطلوب:
بخش اول: ارکان اساسی همدلی وهمزبانی:
نظامهای سیاسی مستقر در کشورهای مختلف نیازمند دو رکن اساسی برای تداوم و اعمال مدیریت بر قلوب جامعه هستند:
1- مشروعیت(قانونیت)
2- مقبولیت(مطلوبیت و کارآمدی)
در این رابطه هم اکنون سه دسته حکومت در عرصه جامعه بشری عرض اندام دارند:
1- نظام های پلیسی امنیتی با افکار استبدادی کمونیستی و سلطنتی یا امیر و امرایی
2- نظام هایی با حاکمیت دمکراسی(مردم سالاری) از نوع غربی با گردش مدیریت بر پایه تبلیغات و تزویر برخاسته از مکتب لیبرالیسم فرد گرایانه
3- نظام سیاسی دینی بر پایه عطوفت و محبت(مردم سالاری دینی بارعایت حقوق کلیه شهروندان)
طبیعی است که حضرت امام خمینی (ره) بر اساس یک تجربه تاریخی دو مدل اول نظام های سیاسی را برای ایران اسلامی مد نظر نداشت و از همان ابتدا بر جمهوری اسلامی تاکید و ابرام داشت و مردم هم با حضور و رای به این نظام مشروعیت لازم بخشیدند و بدین طریق مدل جدیدی از نظام های حکومتی در انتهای قرن بیستم پدیدار گردید که نظام های دیگر را عملا به چالش کشاند. مفهوم صدور انقلاب و بیداری اسلامی روشنگر این وضع می باشد، اینجاست که رهبر معظم انقلاب که معتقد است اعتماد در محبت مردم به نظام جایگاهی بنیادی در جمهوری اسلامی دارد می فرمایند:
((باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد تا به دستگاه حاکم وصل باشند و پشت سرش قرارگیرند))

بخش دوم:
شرایط دستیابی به حقوق شهروندی مطلوب باهمدلی وهمزباتی متقابل دولت ومردم:
برای تحکبم مبانی همدلی وهمزبانی درحامعه بایستی به حقوق شهروندان آن احترام گذاشت وبرای رسیدن به شرایط مطلوب حقوق شهروندی بایستی مردم ودولت چندشرط اساسی را رعایت کنندکه درذیل به چندنمونه ازآنهااشاره میشود.
شرط اول:همکاری های صمیمانه و همدلی بیشتر دولت و ملت برای استفاده مطلوب از ظرفیت های زیاد ملت برای عبور از بحرانها و سیاست های نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ،ملی، هم دولت «ملت» را بمعنی واقعی کلمه قبول داشته باشد و هم ملت بدرستی بپذیرد که به معنای حقیقی کلمه به دولت اعتماد کند. بعبارتی درک درست هر کدام از ارزش و اهمیت و توانایی یکدیگر.
شرط دوم:اولویت دادن به محورهای ایجاد همدلی و همزبانی توسط مدیران دولتی در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها و به نمایش گذاردن قدرت نرم جمهوری اسلامی در قبال دشمنان و صحنه عملی اجرای ابعاد و ارکان جامعه و توجه خاص به معارضه دشمن. شرط سوم:دوری از الفاظ و القاب تحقیرآمیز و غیر اخلاقی به منتقدان و دلسوزانی که دغدغه و نگرانی از روند اجرایی دارند، با تاسی از کلام عمیق امام صادق علیه السلام که می فرمایند:احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی((دوست داشتنی ترین برادران برای من کسی است که عیوب مرا به من اهدا کند))، عمل کنند و منتقدین هم بجای تمرکز بر جستجوی انگیزه های مسئولین بر نقد عملکردها متمرکز شوند.
شرط چهارم:حمایت و هماهنگی با کلیت سیاست های دولت که برخاسته از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی است، توسط آحاد مردم و همه جریانات شناسنامه دار انقلابی و مردمی و دانشگاهی و دور کردن هر نوع حرکت تخریبی و اختلاف انگیز و افراط گرایی سیاسی جناحی قومی و حتی دینی( حرکت های تکفیری و سلفی گری همچون شیعه انگلیسی آمریکایی و داعش)
شرط پنجم:اجرای عدالت اجتماعی اقتصادی و فرهنگی در تصمیم گیریها برای حفظ هویت و اصالت انقلاب اسلامی و ایجاد بستر احساس تعلق همه اقشار اجتماعی و گروهها و اقوام سراسر ایران بزرگ بمنظور یک پشتوانه قابل اعتماد آنطور که رهبرمان فرمودند:(کلید حل مشکلات اینجاست یعنی در درون کشور و امکانات داخلی کشور است که از اینها می شود خردمندانه بهره برداری کرد) و در مقطع دیگری ابراز داشتند:(اگرکارها با تدبیر با برنامه ریزی با ملاحظه همه ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود، آنوقت کارها پیش خواهد رفت). شرط ششم:اقدامات عملی و اجرایی برای حل مشکلات اقتصادی کشور، تحریم عامل اصلی برهم خوردگی وضعیت اقتصادی کشور نمی باشدبلکه مشکلات ریشه ای اقتصاد ما از تبدیل شدن بانک بعنوان بنگاه داری و سوداگری با دلالی و فساد اقتصادی و عدم شفافیت در اقتصاد حوزه زمین و مسکن، واردات محوری و خام فروشی محصولات داخلی، جهش های کاذب قیمت ارز و سکه و عدم وجود برنامه طراحی شده با وضع موجود می باشدکه لازم است مردم و دولت با اعتماد به یکدیگر با برنامه و اعمال نقش واقعی کمک کننده باشند. شرط هفتم:دور شدن و دور کردن از خطر ایجاد اختلاف داخلی اعم از تلاش تجدیدنظر طلبان برای برگرداندن شک به مردم متدین و رهبری نظام و برخوردهای نسنجیده با منتقدین و هجوم به ارزش ها و باورهای دیرین مردم با سرگرم کردن به دعواهای سیاسی بجای ریشه کنی ویروس مزمن جامعه، دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله ای و یا دینی.
شرط هشتم::گفتمان سازی و مطالبه اصول و مبانی انقلاب اسلامی و نه تسامح و تساهل در اصول اصلی انقلاب مثل استقلال، آزادی و عدالت، زیرا لازمه ی پیشرفت همه جانبه با ایجاد زمینه وحدت حقیقی و به رسمیت شناختن اختلاف سلیقه ها حاصل می شود نه تقسیم بندی مخالفان و موافقان به افراطی و معتدل. باید بیاموزیم که اختلافات باید در روش باشد نه اصول و مبانی فکری.
شرط نهم:تمرکز و نگاه دولت بجای دیپلماسی هسته ای و رو به بیرون ، به لایه های متعدد اجتماعی و ظرفیت های کلان داخلی. امروز رهبرمعظم انقلاب اصرار دارند تا تمام مردم به دولت یازدهم هم اعتماد کنند و هم در پیشبرد امور، این دولت را یاری دهند. زیرا ((بهانه ی نگذاشتند کار کنیم یا بااین وضعیت هیچ کاری ازدست مابرنمی آمد)) را از همه طرف های حاضر در دولت گرفتند و می گیرند. پس لازمه اش برقراری رابطه ای دو طرفه است یعنی با اعتماد مسئولان و دولت مردان به توانمندی های داخلی و مردمی نه تنها همدلی و همزبانی مردم با دولت سرعت بیشتری بخود خواهد گرفت بلکه یگانه راه عبور از مشکلات کنونی، تهدیدات دشمنان و امید و نشاط دوستان و دلسوزان نظام در این راهبرد نهفته است.
شرط دهم:امامهمترین شرط دراعتلای حقوق شهروندی ونقش وجایگاه آن درتحکیم مبانی همدلی وهمزبانی این است که ازمصادره وتعلق انقلاب وکشوربه یک طیف وگروه خاص جلوگیری شودچراکه اگرمردم احساس کنند یک حزب یاجریان خاص خودراصاحب ومالک انقلاب وجامعه میدانند ودیگران هیچ نقشی دراداره اموروآینده کشورندارند،ناخودآگاه دلشان ازمسئولان بریده خواهدشدوبی تفاوتی مردم نسبت به جریانات کشور بزرگترین خطربرای جامعه وخواست اصلی دشمنان قسم خورده ایران اسلامی میباشد.
بخش سوم: حقوق شهروندی درسندچشم اندازملی وبرنامه پنجم توسعه:
مساوات در برخورداري از حقوق، حق مساوات در حمايت شدن از سوي قانون، حق امنيت، حق آزادي، آزادي عقيده، آزادي مطبوعات، آزادي احزاب، آزادي تشكيل اجتماعات و راهپيمايي ها، آزادي استفاده از زبان هاي محلي و قومي و تدريس ادبيات آنها، حق برخورداري از آموزش و پرورش رايگان، حق تابعيت و اقامت، حق انتخاب شغل، حق داشتن مسكن مناسب، حق برخورداري از تامين اجتماعي و بيمه، اصل برائت، حفظ حرمت و حيثيت اشخاص و... تنها بخشي از حقوق مصرح در قانون اساسي كشورمان است. البته اهميت حقوق شهروندي به آن درجه است كه در سند چشم انداز 1404 نيز تاكيد شده كه جامعه در افق 20 ساله بايد به سوي جامعه اي توسعه يافته متناسب با مقتضيات فرهنگي، جغرافيايي و تاريخي حركت كند و همچنين بر مردم سالاري ديني، عدالت اجتماعي، آزادي هاي مشروع، حفظ كرامت و حقوق انسان ها و بهره مندي از امنيت اجتماعي و قضايي تاكيد شده است؛ به طوري كه هر فرد ايراني در سال 1404 بايد از رفاه ملي، امنيت ملي و توليد ملي برخوردار باشد. اين در حالي است كه موضوع حقوق شهروندي در سياست هاي كلي برنامه پنجم توسعه نيز كه دي ماه 1387 توسط رهبر انقلاب به رئيس جمهور ابلاغ شد، مورد تاكيد قرار گرفته است؛ به طوري كه حمايت از آزادي هاي مشروع و صيانت از حقوق اساسي ملت، تقويت حضور و مشاركت مردم در عرصه هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، تاكيد بر رويكرد انسان سالم و سلامت همه جانبه و ارتقاي امنيت اجتماعي در 4 بند از آن مورد توجه واقع شده است

نتیجه گیری وپیشنهاد:

رعایت حقوق شهروندان هدیه ایست الهی که توسط خالق یکتا برای تحقق آن درقرآن کریم بسیارسفارش شده است.اگرحقوق شهروندان درجامعه به نحواحسن رعایت شودموجب اعتمادمردم به دولت شده درنتیجه موجب افزایش همدلی وهمزبانی متقابل بین مردم ودولت خواهدشد.ارتقای همدلی وهمزبانی متقابل بین مردم ودولت سبب میشود تاافراددرجامعه احساس موجودیت کرده ونسبت به امورات کشوراحساس مسئولیت کنند. همدلی وهمزبانی مردم ودولت ورعایت حقوق متقابل همدیگر ، شهروندان را به این نتیجه خواهدرساندکه ضعف دولت و حکومت به طور مستقیم موجب ضعف و ناتوانی ملت خواهد شد و ملت ضعیف و بی تفاوت وفاقد قدرت اثر گذاری نیز نمی تواند دولت و حکومت قوی و کارآمد را به وجود آورد و این دو عنصر ضعیف در کنار هم موجب ضعف و سستی کشور خواهند شد . لذا برای ایجاد و حفظ اقتدار ملی ، رعایت حقوق شهروندان برای تحکیم مبانی همدلی و همزبانی ، امری ثابت و گریز ناپذیر است.این مسؤلیت خطیر و بزرگ که همزمان متوجه دولت و ملت است ، لازم می نماید تا اقدامات و فعالیت ها ، فراگیر ، غیر حزبی و غیر جناحی و فارغ از تعلقات سیاسی و قومی و نژادی و صد البته هدفمند ، کلان نگر و بلند مدت و برخوردار از تدبیر ، برنامه و هدف باشد.پس همه بایدتلاش کنیم تاحقوق شهروندی وهمدلی وهمزبانی مردم ودولت درفضای تبلیغاتی رسانه ها وجریانات سیاسی کشورصرفا درگفتاروکلام مسئولان ونمایش دربنرهاو بروشورهای رنگارنگ برروی بدنه دیوارهاومجلات باقی نماند،بلکه مسیرحرکت واستراتژی دولت ومردم قرارگرفته وبرای اجرایش برنامه هاوروشهای عملی وقابل اجرایی تدوین گرددکه دراینصورت یکباردیگراقتدارومقبولیت ومشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به جهانیان ثابت خواهدشد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به موسسه حقوقی عدالت گستر داتستان می باشد و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز است.